دوست و همکار بازنشسته پدرم، از اوایل خدمت و معلمیش در روستاها تعریف می کرد؛ می گفت: اون اوایل که در روستاها درس می دادم، یه روز، چند نفر از اهالی روستا، مهمون اومدن برام. می گفت: یه اتاق اجاره ای ساده ای داشتم که یه طرفش، یه قالیچه انداخته بودم اما طرف دیگه اش، زمین خالی بود.
Comparative Education منبع
درباره این سایت